اسباب عذاب و فشار قبر
آنچه در روایات بعنوان اسباب و عوامل عذاب و فشار قبر ذکر شده است عبارتند از:
1ـ سخن چینی 2ـ عدم احتراز از بول 3ـ بد رفتاری با خانواده 4ـ کمک نکردن به هم نوع 5ـ کفران نعمت 6ـ غیبت 7ـ سبک شمردن نماز 8ـ بی اعتنایی به ضعیف
امام علی (ع) میفرماید: عُذابْ الْقَبًرِ یُکُونْ مِنُ النّمِیُهِ وُ الْبُوًلِ وُ عُزْبِ الرُجْلِ عُنً اَهًلِهِ عذاب قبر از سخن چینی و پرهیز نکردن از بول و دوری مرد از زنش حاصل میشود
ابن عباس روایت کرده است که عذاب قبر سه ثلث است یک سوم برای غیبت و یک سوم برای سخن چینی و یک سوم برای بیاحتیاطی در تطهیر بول.
امام صادق (ع) میفرماید: فشار قبر برای مؤمن کفاره تضییع نعمتهایی است که نموده است در مورد سعدبن معاذ که گرفتار فشار قبر بود دلیلش را پیامبر (ص) چنین ذکر فرمود که: همان سعد برای اهل خانهاش بد زبانی میکرد.
امام صادق (ع) میفرماید: اگر مومنی توانایی بر آوردن حاجت مومنی را داشته باشد و بر نیاورد خداوند در قبر بر او مار عظیمی را که شجاع نام دارد مسلط میکند تا پیوسته انگشتان او را بگزد.
امام صادق (ع) میفرماید: مردی از مردان خدا را در قبرش مینشانند و به او میگویند ما صد تازیانه به تو میزنیم میگوید من طاقت ندارم پس کم کردند تا رسیدند به یک تازیانه او میگوید به چه سبب مرا میزنید؟ میگویند به سبب آنکه روزی بدون وضو نماز خواندی و بر ضعیفی گذشتی و او را یاری نکردی پس او را یک تازیانه از عذاب خدا زدند که قبرش مملو از آتش شد.
موانع فشار وعذاب قبر
آنچه میتواند از فشار و یا عذاب قبر جلوگیری کند اموری است که در روایات ذکر شده است که عبارتند از:
1ـ اعمال صالح:
امام صادق (ع) میفرماید: چون مومن وارد قبرش شود نماز در جانب راست و زکاه در طرف چپ او قرار میگیرد و نیکی بر او سایه میافکند و صبر در گوشهای قرار گیرد هنگامی که دو فرشته برای پرستش بر او داخل شوند صبر به نماز و زکاه و نیکی گوید: مواظب صاحب خود باشید و اگر شما عاجز از مواظبت او هستید من از او مواظبت کنم.
2ـ اتمام رکوع: امام باقر (ع) کسی که رکوعش را تمام کند وحشت قبر او را نمیگیرد.
3ـ کمک به همنوعان: امام صادق (ع) میفرماید: کسی که غم و اندوه مؤمنی را برطرف کند خداوند غم و غصه آخرت او را بر طرف میکند و از قبرش در حالی که دلی شاد دارد خارج میشود.
4ـ نماز شب: امام رضا (ع) میفرماید: مواظبت در انجام نماز شب کنید بندهای که در آخر شب برخیزد و هشت رکعت نماز گذارد و دو رکعت نماز شفع و یک رکعت وتر را بجا آورد و در قنوتش هفتاد بار استغفار کند از عذاب قبر و آتش در پناه خدا باشد و عمرش طولانی و روزی او فراوان گردد.
5ـ پاشیدن آب بر روی قبر: از امام صادق (ع) در باره پاشیدن آب بر روی قبر پرسیده شد حضرت فرمود: تا وقتی که رطوبت در خاک قبر باقی است عذاب از میت کناره میگیرد.
6ـ مرگ هنگام نزول رحمت: امام صادق (ع) میفرماید: کسی که بین زوال شمس روز پنج شنبه تا ظهر روز جمعه بمیرد خداوند او را از فشار قبر محافظت میکند.
7ـ چهار بار به حج رفتن: امام صادق (ع) میفرماید: کسی که چهار حج بجا آورد هیچ گاه او فشار قبر نمیگیرد.
8ـ تلاوت بعضی از سورههای قرآن مثل سوره زخرف و قرائت سوره نساء در هر جمعه و قرائت سوره قلم در نماز واجب یا مستحب چنان که در روایات ذکر شده است.
9ـ ذکر لا اله الا الله: پیامبر (ص) میفرماید: هر کس در هر روز صد بار لا اِلهُ اِلاّ اللهُ الْمُلِکْ الْحُقًّ الْمْبِینُ بگوید برای او امان از تنگدستی و از ترس قبر خواهد بود و بی نیازی را برای وی جلب میکند و درهای بهشت را به روی او گشاده دارد.
10ـ تلقین پس از دفن: امام صادق (ع) فرمود: چه چیز مانع است شما را از این که کاری کنید که میت شما از دیدن منکر و نکیر در امان باشد راوی میگوید گفتم چه کنیم؟ حضرت فرمود: چون میت دفن شد باید ولی او نزد قبرش بماند و دهان خود را نزد سمت سر آن میت نزدیک کند پس به صدای بلند تلقین بخواند پس منکر به نکیر میگوید برویم زیرا حجت را به او تلقین کردند.
11ـ قرار دادن دو چوب با میت: امام باقر (ع) میفرماید: تا دو چوب تر باشند میت معذب نمیشود و بعد از خشک شدن آن دو چوب هم او را عذابی نیست ان شاء الله
12ـ خیرات بازماندگان: امام صادق (ع) میفرماید: میت در فشار و رنج بسر میبرد به خاطر نماز برادرش خداوند قبر او را وسعت میدهد.
13ـ گذاشتن تربت حضرت ابی عبد الله (ع) در قبر: روایتی نقل شده که زن بدکاره ای زنا میداد و اولاد خود را که از طریق زنا متولد شده بودند با آتش میسوزاند و غیر از مادرش از این ماجرا کسی خبر نداشت وقتی آن زن از دنیا رفت زمین او را قبول نمیکرد او را به جای دیگر منتقل کردند باز زمین او را نپذیرفت. جریان را به امام صادق (ع) گزارش دادند حضرت به مادرش فرمود: زمین این زن را قبول نمیکند چون خلق خدا را به عذابی که مختص خدا است عذاب کرده است در قبر او تربت امام حسین (ع) بگذارید پس چنین کردند خداوند عیب او را پوشاند و زمین او را پذیرفت.
14ـ محبت اهل بیت (ع): پیامبر (ص) فرمودند: محبت و علاقه به من و اهل بیتم در هفت جای بسیار هولناک کار ساز و نجات بخش است: 1ـ هنگام مرگ 2ـ در قبر 3ـ هنگام زنده شدن مردگان در قیامت 4ـ هنگام باز شدن کتاب عمل 5ـ هنگام حساب 6ـ هنگام سنجش افکار و اعمال 7ـ زمان عبور از صراط.
15ـ صلوات بر پیغمبر: پیامبر اکرم (ص) میفرماید: صلوات بر من سبب نور در قبر میشود.
16ـ اخلاق پسندیده: پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: سه گروه از زنان عذاب قبر ندارند و در قیامت هم با حضرت فاطمه (ع) محشور میشوند 1ـ زنی که با فقر و تنگدستی شوهر خود بسازد. 2ـ زنی که با بد اخلاقی شوهر صبر و بردباری خود را از دست ندهد. 3ـ زنی که مهریه خود را به شوهر ببخشد.
17ـ زیارت قبر امام حسین (ع): در روایت است که یکی از پاداشهایی که خداوند به زایر قبر امام حسین (ع) میدهد آن است که از عذاب و فشارهای قبر او را نجات میدهد.
18ـ نماز و استغفار و صدقه بازماندگان:
پیامبر اکرم (ص) میفرماید: سختترین شبها شب اول قبر است که شما میتوانید با پرداخت صدقه به مردگان خود ترحم کنید و اگر مالی برای صدقه نداشتید لااقل دو رکعت نماز بخوانید و به روح او هدیه کنید که خداوند از آن لحظه هزار فرشتهای به سوی قبرش میفرستد که با هر فرشتهای لباسی است و قبر او را از تنگی و فشار رهانیده و وسعت میبخشد.
امام صادق (ع) میفرماید: اِنُّ الْمُیِّتَ لَیُفْرُحْ بِالتَّرُحْمِ عُلَیًهِ وُالاْسًتِغْفارِ لَهْ کَما یُفْرُحْ الْحُیًّ بِالْهُدِیُهِ همانگونه که زندگان با هدایا شاد میشوند اهل قبر و برزخیان با ترحم و استغفاری که نسبت به آنان میشود شاد میگردند.
پیامبر (ص) به قبری که روز گذشته انسانی در آن دفن شده بود عبور فرمود در حالی که بستگان او میگریستند حضرت فرمود: دو رکعت نماز سبک از آنچه شما سبک میشمارید در نزد صاحب این قبر از همه دنیای شما محبوبتر است.
19ـ زیارت قبور: امام صادق (ع) در باره زیارت قبرها میفرماید: اموات با شما انس میگیرند و چون از ایشان دور شوید دچار وحشت شوند.
20ـ ارشاد و هدایت جامعه: علی (ع) میفرماید: کسی که افراد مستضعف فکری را تقویت کند و او را در برابر مخالفان راه ما با اسلحه استدلال مجهز کند در برزخ مورد لطف مخصوص خداوند قرار میگیرد و خداوند عقاید حقه را به او تلقین میکند و قبر او را به صورت بهترین باغهای بهشتی در میآورد.
21ـ شاد کردن مومن: امام صادق (ع) میفرماید: هر که به مومنی شادی رساند خداوند از آن شادی مخلوقی آفریند که هنگام مرگ دیدارش کند و به او گوید: ای دوست خدا مژده باد تو را به کرامت و رضوان خدا پس همواره همراه او باشد تا داخل قبرش شود و به او همان سخن را گوید و چون از گور برخیزد به او همچنان گویند و همواره در کنار او باشد و هنگام هر ترسی او را مژده میدهد مومن به او میگوید: تو کیستی خدایت رحمت کند؟ گوید من آن شادی هستم که به فلانی رساندی.
در سرگذشت جنگ جمل نیز علی (ع) همین سخن را با کعب بن سور داشتند. علی (ع) هنگامی که از صفین بر میگشتند در کنار قبرستانی که پشت دیوار شهر کوفه قرار داشت رسیدند آنها را مخاطب ساخته سخنانی در ناپایداری دنیا به آنها گفتند سپس فرمودند: این خبری است که نزد ما است نزد شما چه خبر است؟ بعد حضرت فرمود اگر به آنها اجازه سخن گفتن داده شود به شما خبر میدهند که بهترین زاد و توشه آخرت تقوی است.
التماس دعا
«عواقب و مفاسد روابط دختر و پسر»
1) فقدان شناخت درست و واقع بینانه:
معمولا ادّعا میشود این گونه روابط و دوستیها به انگیزه ازدواج شکل میگیرد، ولی با کمی دقّت فهمیده میشود، روح حاکم بر این گونه دوستیها، عشقورزی کور کورانه است نه خردورزی. پای خرد و عقل در میدان عاشقی لنگ است. امام علی علیه السلام میفرمایند: «حبّ الشّیء یعمی و یصمّ»، دوست داشتن چیزی انسان را کور و کر می کند.
در حالی که تصمیمگیری درست در مورد ازدواج با فرد خاص، تنها با تکیه بر عقلانیّت و خردورزی ممکن است. دوستیهای قبل از گزینش همسر، راه عقل را مسدود و چشم واقع بین انسان را کور میسازد و اجازه نمیدهد تا یک تصمیم صحیح و پیراسته از اشتباه گرفته شود. این نوع انتخابها که در فضایی آکنده از احساسات و عواطف انجام میگیرد. به دلیل نبود شناخت عمیق و واقعبینانه، زندگی مشترک را تلخ و آینده را تیره و تار میسازد.
2) ایجاد جو بدبینی؛
این گونه دوستی ها نه تنها مشکلی را برای دختران و پسران حل نمیکند بلکه بر مشکلات آنان میافزاید.این گونه دوستیها و روابط اگر به ازدواج بیانجامد پس از مدتی از شکلگیری زندگی جو بدبینی و سوءظن را به دنبال خواهد داشت.
به این معنا که جوانی که با دختری دوست می شود اگر بخواهد آن دختر را به عنوان همسر آینده اش انتخاب کند پیش خود فکر می کند که این دختر وقتی به راحتی با من رابطه نامشروع برقرار کرد پس از اعتقاد و ایمان قوی برخوردار نیست لذا ممکن است د راینده با اینکه همسر من است با دیگری ارتباط برقرار کند، دختر نیز چنین تفکری نسبت به دوست پسرش دارد.
3) افزایش طلاق؛
زیرا این نوع ازدواج ها معمولا براساس احساسات، ظواهر،بدون تعقل و آینده نگری و سنجیدن شرائط برای طرفین تحقق می یابد دلذا بعد از مدتی که احساسات و عواطف و بازی با الفاظ کمرنگ شد و حقیق روشن شد، اختلاف و ناهماهنگ بودن دختر و پسر د رموضوعات مختلف آشکار می شود و به تدریج منجر به طلاق می شود.
4) افت تحصیلی؛
این گونه روابط باعث میشود که دو طرف تمام فکر و توجه و تمرکز خود را صرف دیدارها و ملاقاتهای حضوری و تلفنی خود بکنند و این بزرگترین مانع برای رشد و ترقی علمی است؛ زیرا تحصیل دانش نیازمند تمرکز نیروهای فکری وروحی است. دلمشغولی و اضطرابی که در اثر این گونه پیوندها پدید میآید بزرگترین سد راه تعالی علمی و تحصیلی است؛ لذا متصدیان امور علمی مدارس و دانشگاهها توصیه میکنند. حتی ایام عقد و نامزدی جوانان در بحبوحه تحصیلات نباشد تا آنان بتوانند با تمرکز بیشتر فکر، در ادامه دروس و امتحانات موفق شوند.
5) دلسردی نسبت به ازدواج؛
این گونه روابط و دوستیها معمولا به انگیزه تفنّن و سرگرمی شکل میگیرد و در خلال آن از خود باوری و زودباوری دختران سوء استفاده می شود. متاسفانه در بسیاری موارد بین عشق و هوس تمییز داده نمیشود. عشق حقیقی و پاک با هوسهای آلوده و زودگذر، تفاوت جوهری دارد. برخی از این روابط که مبتنی بر هوسرانی و سرگرمی است، پس از مدتی رو به سردی و افول مینهد. جاذبه و دل رباییها مربوط به روزها و ماههای اول دوستی است. ولی دیری نمیپاید که این روابط عادی شده و به جدایی می کشد. حس تنوع طلبی انسان از یک طرف و فقدان عامل بازدارنده از طرف دیگر باعث میشود برخی سراغ ازدواج و تشکیل خانواده نروند جامعهای که از تشکیل کانون خانواده استقبال نکند هیچگونه ضمانتی برای رشد و شکوفایی فضایل انسانی در آن وجود ندارد. عمده خوبیها و کمالات والای انسانی در پرتو تشکیل خانوادهای سالم، به فعلیت میرسد.
6) تاخیر در ازدواج؛
زیرا بسیاری از جونان که در یک محل با هم زندگی می کنند با هم دوست هستند و از کارهای یکدیگر اطلاع دارند و رازهایشان را به هم می گویند و برای هم تعریف می کنند فلان دوستشان چند دوست دختر دارد و یا با کدام دختر رفیق است.لذا بسیاری از جوانان محل چنین دخترانی را می شناسند و هیچ وقت حاضر نیستند با او ازدواج کنند. هر انسانی در سرشت و نهاد خویش به دنبال پاکیها و نجابت است. دخترانی که در پی این روابط آلوده هستند در حقیقت پشت پا به سرنوشت خود زدهاند و این امر باعث میشود که آنها به جرم آلودگی به این روابط شرایط ازدواج پاک را از دست بدهند. البته این گونه روابط ناسالم حتی در ازدواج پسران نیز تاخیر ایجاد می کند ولی دختران بیش از پسران در معرض این آسیب قرار دارند. در پایان به چند پرسش اساسی اشاره میشود.
7) از دست دادن سرمایه زندگی،
این دوستی ها باعث می شود سرمایه عفت دختران براحتی از بین رود چرا که جوانی که باید به خود زحمت دهد و با عزت و احترام از دختری خواستگاری کند و مهریه او را بپردازد و ا زطرفی مخارج عروسی و زندگی دختر را اعم ا زخوراک، پوشاک و مسکن به عهده گیرد بدون هیچ زحمتی به هدفش می رسد و دختر را ازشانس یک ازدواج موفق محروم می کند.
8) باعث تحقیر و ذلت؛
این دوستی ها باعث تحقیر و ذلت دختر می شود زیرا ازنظر روانی ثابت شده که هر چه دختر خود را بهتر بپوشا ند و با وقار و با عفت باشد، نزد جوانان از احترام بیشتری برخوردار می باشند و شرائط چنین دخترانی را زودتر می پذیرند.
الفرد هیچکاک: «من معتقدم که زن هم باید مثل فیلمی پرهیجان باشد بدین معنا که ماهیت خود را کمتر نشان دهد و برای کشف خود، مرد را به نیروی تخیل و تصور زیادتری وادارد باید زنان پیوسته بر همین شیوه رفتار کنند»
ویل دورانت:« آنچه بجوییم و نیابیم عزیز و گرانبها می گردد. زیبایی به قدرت میل بستگی دارد و میل با اقناع و ارضاء ضعیف و با منع و جلوگیری، قوی می گردد».
9) اضطراب روحی بعد از ازدواج؛
در دوستیهای موجود بین دختران و پسران، از آنجا که مقاومتی بسیار قوی از طرف پدر یا مادر یا جامعه برای ممانعت از برقراری این دوستیها وجود دارد، این گونه دوستیها با مخاطرات روانی گوناگونی از جمله اضطراب و تشویش همراه است.
وجود افکار دیگری چون احساس گناه، نگرانی از تهدیداتی که توسط پسر برای فاش کردن روابطش با دختر صورت میگیرد، یک تعارض درونی و اضطراب مستمر را به دنبال خود دارد.
بنابر این وجود چنین دلهرهها و اضطرابهایی که گاهی لطمههای جبران ناپذیری بر جسم و روان انسان دارد، از جمله آسیبهای این گونه روابط است.
اگر دختر و پسری قبل از ازدواج رابطه نامشروع نداشته باشند، می توانند گذشته زندگی خویش را با صداقت برای همدیگر بازگو کنند در حالی اگر به خلاف این باشد همیشه مضطربند تا گذشته شان آشکار نشود.
10) سبب ادامه ارتباط بعد ازدواج؛
وقتی مدتی دختر و پسر با هم رابطه داشتند حرف هایی که تلفنی و یا حضوری به هم گفته اند، نگاههایی مه از روی لذت به یکدیگر داشته اند، مکان هایی که برای تفریح رفته اند و به طور کلی هر لحظه ای که با هم بوده اند، در خاطر و ذهنشان باقی خواهد ماند و گاهی بعد از ازدواج همسرش را با دوست پسر یا دخترش مقایسه می کند و می بیند که دوستش از جهات مختلف مانند زیبایی، تحصیلات و آداب معاشرت از همسرش برتر است لذا با اینکه ازدواج کرده اما بسیاری از اوقات به فکر دوست پسرش یا دخترش می باشد و در نتیجه در اولین فرصت و در اثر کوچکترین ناراحتی بین هو و همسرش، با دوست نامحرمش رابطه نامشروع برقرار می کند .
11) نابودی غیرت و مردانگی؛
طبیعی است کسی که نسبت به نوامیس مردم غیرت ندارد و خواهان برقراری رابطه با آنهاست نمی تواند مانع ارتباطات نامشروع با نوامیس خودش گردد لذا برای رسیدن به دختری تا جایی پیش می رود که حاضر است مثلا خواهر خود را در اختیار برادر آن دختر قرار دهد و کم کم کارش به جایی کشیده می شود که انسان نسبت به ناموسش اعم از خواهر، مادر، دختر و همسر خود بی تفاوت می شود و عفت و پاکدامنی را عقب افتادگی دانسته و از اینکه ناموسش در انظار نامحرمان به صورت مبتذل ظاهر شود، لذت می برد.
12) مکافات عمل؛
کسی که از راه حرام با ناموس دیگران ارتباط برقرار می کند باید بداند که دیگران نیز دیر یا زود با ناموس او این رابطه را برقرار می کنند :
«امام صادق علیه السلام:ما یامن الذین ینظرون فی ادبار النساء ان ینظر بذلک فی نسائهم»
«کسانی که پشت سر زنان نظر می افکنند هیچ ایمن نیستند از اینکه دیگران به پشت سر زنان آنها نظر افکنند»
13) کوتاهی عمر؛
«امام صادق علیه السلام: من یموت بالذنوب اکثر ممن یموت بالآجال و من یعیش بالاحسان اکثر ممن یعیش بالاعمار»
«کسانی که به خاطر گناهانشان عمرشان کوتاه می شود و می میرند بیشترند نسبت به کسانی که با مرگ طبیعی و اجل معین می میرند. و کسانی که به خاطر نیکی کردن و کارهای ثواب عمرشان طولانی تر می شود بیشترند نسبت به افرادی که با عمر طبیعی زندگی می کنند»
راهنمایی:
شکی نیست دوران جوانی, دوران خاص و ویژه ای است و به خاطر طولانی بودن دوران تجرد غالب دانشجویان و خطرات جدی و زیاد آشکار و پنهان غرایز نفسانی و جنسی, مراقبت و توجه بیشتری را طلب می کند و لازم است برادران و خواهران دانشجو روابط خود با جنس مخالف را از نظر کمی و کیفی تحت کنترل قرار دهند و در سطح ضرورت اکتفا کنند.
به عبارت دیگر تا زمانی که ضرورتی ایجاب نمی کند حتی الامکان روابط با نامحرم برقرار نشود. زیرا زن و مرد جوان بخصوص اگر مجرد باشند چه بسا همین هم صحبت شدن ها، غرایز جنسی دو طرف یا یکی از آنها را تحریک کند و به الفت و محبت شهوانی و غریزی بین آنها بیانجامد و نقطه آغازی برای غوطه ور شدن در انحراف و فساد شود هر چند ممکن است در ابتدا هر دو طرف قصد و نیت پاک و خداپسندانه ای داشته باشند و یا به انگیزه رشد و کمال معنوی و ... باشد. لازم به ذکر است این مطلب یک ادعا نظری صرف نیست بلکه پشتوانه آن تجربه بسیاری از افراد است که به اقرار خودشان در ابتدا به قصد و نیت پاک و مقدسی به گفتگو و ارتباط پرداختند ولی پس از مدت زمان کوتاهی به جایی کشیده شده که هیچ یک از آنها حتی گمانشان را نمی کردند.
لازم است به این نکته هم حواسمان جمع باشد که دختران و پسران جوان و مجرد، معمولا از چنین ظرفیتی برخوردار نیستند، هر چند ظاهرشان نشان ندهد. این میدان جولانگاه هر کسی نیست، یک قهرمان می طلبد. پس تا وقتی درباره خود یا طرف مقابل به اطمینان نرسیده اید، از احتیاط غافل نباشید.
در برخورد و گفتگو, هنجارهای شرعی زیر رعایت شود:
1- از گفتگوهای تحریک کننده پرهیز شود.
2- از نگاه های آلوده و شهوانی خودداری شود.
3- حجاب شرعی رعایت شود.
4- قصد تلذذ و ریبه در کار نباشد.
5- دو نفر نامحرم در محیط بسته , تنها نمانند.
6- در صحبت با نامحرم به او نگاه نکنید و به هیچ قسمتی از بدن او خیره نشوید.
7- در همه حال خدا را ناظر بر اعمال و رفتار خود بدانید و عفت و حیا را فراموش نکنید. روشن است که هر فرد خود بهتر می تواند تشخیص دهد که کجا از مرز فراتر رفته است «بل الانسان علی نفسه بصیره؛ آدمی بر نفس خود آگاه و بیناست».
8- از شوخی کردن با نامحرمان اجتناب کنید زیرا اگر شوخی و خندیدن با زن نامحرم موجب فتنه و فساد شود قطعا حرام است.